پسرک گل فروش...

سکوت بارانی

سکوت باران پر از فریاد است واین فریادرافقط بعضی ازمردم می شنوند

پسرک گل فروش...

پشت چراغ قرمز بودم یه پسر کوچولو اومد که گل بفروشه


هی گفت آقا گل بخر


گفتم نمی خوام عزیزم


… گفت واسه زنت بخر


گفتم زن ندارم


… گفت واسه نامزدت


گفتم نامزد ندارم که


گفت واسه دوست دخترت


ساکت شدم


گفت بخر دیگه بخر


گفتم آخه واسه کی؟


گفت نمی دونم …


دلم خیلی سوخت


ازش یه گل خریدم که خوشحال بشه


ولی دلم خیلی سوخت


واسه اون نه


واسه خودم که کسی نبود که براش گل بخرم …!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:,ساعت 15:1 توسط دالیا |